Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-03@05:39:22 GMT

بازی تجدد با كلاه مردم

تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۱۲۱۲۹

بازی تجدد با كلاه مردم

به گزارش جام جم آنلاین، ایران در پی كودتای اسفند 1299 و بالاكشیدن رضا خان در سلسله مراتب قدرت دچار تغییر و تحول فراوان شد و مجموعه‌ای از سیاست‌های آمرانه با اسم نوسازی در كشور اتفاق افتاد. عناصر پشت پرده و پس پرده كودتا و هواخواهان آنها به در پی آن بود تا با اشاعه تز دیكتاتوری منور و استبداد نوجامه این گونه در بین مردم القا كنند كه در پی رفع مشكلات جامعه ایرانی هستند و البته برای تحقق برنامه‌های خود روش و اسلوب خاص خود را داشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نوع نگاه جامعه البته نسبت به این تغییر و تحولات متفاوت بودند.

گروهی از منورالفكرها كه كمی درباره آثار و تبعات جوامع پیشرفته مطالعه كرده بودند بر این باور بودند كه راه برون رفت از معضلات موجود صرفا تقلید بدون چون و چرا از سبك زندگی اهل فرنگ است و تا جامعه ایرانی از بند سنت‌ها رها نشود در بر همان پاشنه می‌چرخد و هر حكومتی هم كه بر سر كار بیاید نمی‌تواند از پس مشكلات برآید. نگاه عموم جامعه و در راس آن مرجعیت شیعی البته متفاوت از این نگاه بود. روشنفكران آن روز به گمان این‌كه راه ترقی و پیشرفت ورود فرهنگ بیگانه و افكار غربی و تغییر فكر و اندیشه و راه و رسم زندگی ایرانیان است تلاش می‌كردند تا در نوشته‌های خود از هر گونه تغییر به نفع تسلط فكری و فرهنگی اروپاییان دفاع كنند و به همین خاطر با روی كار آمدن رضا شاه هوادار او شدند و از سیاست‌های آمرانه او در عرصه فرهنگ و سیاست دفاع كردند.

در یك كلام روشنفكران آن دوره بر این باور بودند كه یك ایرانی باید از فرق سر تا نوك پا فرنگی شود. بنابراین فرنگی مابی بازی رایج حاكمیت و بخشی عمده‌ای از روشنفكران بود. نگاه به آثار و نوشته‌های میرزا ملكم خان، سید حسن تقی زاده، فتحعلی آخوندزاده و گروهی دیگر از منورالفكرها حاكی از تسلط این اندیشه بود. طبعی بود كه در جریان مواجه با این تغییرات و تحولات برخی از مردم استحاله شدند و برخی مجبور به تغییر و گروهی دیگر هم مقاومت كردند. واقعیت آن است كه زمانی كه رضا خان قدرت گرفت ایران در مسیر تغییرات سیاسی قرار گرفت و به تبع آن تحوالات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در كشور پدید آمد. دگرگونی كه نه تنها بواسطه آن منفعتی برای مردم نداشت بلكه بروز آن زمینه از هم گسیختگی اجتماعی را فراهم آورد. یكی از آثار دوگانگی‌ها و چندگانگی‌ها تحولی بود كه در مسیر تغییر پوشش و لباس و كلاه و سبك زندگی مردم رخ داد.

هویت سازی با كلاه پهلوی

در سال 1307 قانون لباس متحدالشكل تصویب شد و طبق این قانون گذاشتن كلاه پهلوی نیز اجباری شد. كلاه پهلوی از جمله سوغاتی بود كه تیمورتاش از شوروی آورد و كارمندان را موظف به استفاده از آن كرد. سوغات دیگر، كت و شلوار بود و برای این كار چندین خیاط روسی را استخدام و به ایران فرستاد و بدون این‌كه قانونی در این مورد وجود داشته باشد مقامات دولتی را موظف كردند تا همرنگ اروپائیان شوند. برای خود و وزارت دربار نیز لباسی با علامت تاج تدارك دید. این لباس در دو رنگ سرمهای و خاكستری برای دو نوبت در سال پیشبینی شده بود. علامت تاج پهلوی در یقه و یراق روی آستینها از مشخصات آن بود. آستینهای وزیر دربار سه یراقه و بقیه دو و یك یراقه بودند. لباس تشریفات را هم تغییر داد و به جای جبه ترمه و كلاه بلند بی‌لبه شلوار مشكی و نیمتنه بلند با گل و بته ملیله دوزی كه در اروپا مرسوم بود رایج شد. كالسكه وزرا را تبدیل به اتومبیل كرد.

رضاشاه درمورد كلاه پهلوی می‌گفت: «علت این‌كه در این كار اصرار می‌ورزم این است كه در سال‌های گذشته ایرانی هركس را كه شاپو بر سر می‌گذاشت بر خود رجحان می‌داد و از كلاه فرنگی می‌ترسید. من می‌خواهم ایرانی با گذاشتن این كلاه خود را مانند آنها ببیند و بفهمد فرنگی به او برتری ندارد.»

روزنامه انگلیسی دیلی میل در 3 دی 1307 در این زمینه نوشت: «كلاه جدید ایرانی كه تا به حال باعث اغتشاشات شدیدی شده، قسمتی از لباس جدید مركب از كلاه و كت و شلوار تشكیل می‌دهد كه فرمان پوشیدن آن، اخیراً از طرف شاه صادر شده تا لباسهای گوناگون مردانه ایرانی از بین رود. تمام اعضاء طبقات بازرگانان و اصناف كه عمامه می‌گذارند باید تا چند روز عمامه‌ها را برداشته كلاه لبه دار عجیب را بر سر بگذارند وگرنه مایع سمی مخصوصی روی عمامه آنها ریخته شده در معرض خطر قرار می‌گیرند. هدف اساسی این مبارزه برای آن است تا از قدرت روحانیون كه تا حد زیادی از تأثیر عمامه استفاده می‌كنند بكاهند و اگر كلاه پهلوی جای عمامه را بگیرد حیثیت روحانیت لطمه دار خواهد ساخت.

یكسال پس از بازگشت شاه از تركیه و در سال 1314 كلاه پهلوی ممنوع شد و به جای آن كلاه لگنی یا شاپو اجباری شد. پس از مدتی اگر شخصی كلاه پهلوی داشت یا كلاهی به سر نداشت توسط پلیس جلب می‌شد. به دستور شهربانی كسانی كه كلاه پهلوی داشتند توقیف می‌شدند.

اعتراض مردم مشهد به اجباری شدن كلاه پهلوی

در خراسان در مورد اجباری شدن كلاه شاپو اختلاف نظر بوجود آمد. فتح الله پاكروان، استاندار خراسان، معتقد بود كه در مقابل مقاومت مردم باید اعمال قدرت كرد و به زور آنها را وادار به استفاده از كلاه شاپو كرد. محمدولی اسدی، نایب التولیه، معتقد بود چون مشهد شهری مذهبی است و مردم از روحانیون تبعیت می‌كنند، باید استفاده از شاپو اجباری نشود و با زور نمی‌توان استفاده از شاپو را اجباری كرد.

رضاشاه نظر استاندار را كه گفته بود قادر است نظر خود را اعمال كند و به اجبار استفاده از شاپو را اجرایی كند، پذیرفت و استفاده از كلاه شاپو اجباری شد. مردم در اعتراض به این اجبار در 19 تیر در مسجد گوهرشاد تجمع كردند. سرتیپ مطبوعی مردم معترض را سركوب كرد و تعداد زیادی در این حادثه كشته شدند و بدون رعایت موازین شرعی دفن شدند.

استاندار خراسان معتقد بود كه محمدولی اسدی در تحریك مردم دست داشته و به دستور رضاشاه سرهنگ رفیع نوائی، رئیس شهربانی آذربایجان، به ریاست شهربانی مشهد رسید تا مساله را پیگیری كند. نوائی كه با اسدی خرده حساب شخصی داشت اسدی را محكوم كرد و هیاتی از تهران به ریاست سرهنگ آقاخان خلعتبری به مشهد رفتند و اسدی را توقیف كردند. به ریاست خلعتبری دادگاه نظامی تشكیل شد و اسدی به اعدام محكوم شد. پس از اعدام محمدولی اسدی، فرزندش علی اكبر اسدی، نماینده مجلس، نیز زندانی شد.
روایتی دیگر از گوهرشاد بدین قرار است: «درنتیجۀ اقدام شدید نظمیه، شب نوزدهم تیر ماه مردم در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و بهلول واعظ در آن جلسه سخن گفت و مردم را به مقاومت در مقابل دولت واداشت. موعظۀ شیخ بهلول دو سه روزی ادامه یافت و بر منبر سخنان تندی ایراد كرد و شنوندگان را كاملاً تحث تأثیر قرار داد. پلیس مشهد حكم به تفرقۀ مردم داد، ولی مردم متفرق نشدند. ناگزیر به قوۀ قهریه متوسل شدند، استاندار از سرتیپ ایرج مطبوعی، فرمانده لشگر، تفرقه مردم را خواستار شد. مطبوعی نیز هنگ پیاده لشگر را مأمور سركوبی مردم كرد. این هنگ به فرماندهی سرهنگ قادری اطراف صحن و حرم حضرت رضا (ع) و مسجد گوهرشاد را محاصره و شروع به تیراندازی كردند. در نتیجه عدۀ زیادی از زوار و مردم به قتل رسیدند. به برآوردی تعداد تلفات این فاجعه از دو هزار نفر تجاوز كرد. حكومت جنازۀ مقتولین را بدون رعایت موازین شرعی دفن كرد و تمام شهر مشهد از این واقعه عزادار شدند.

در جای دیگر روایت مسجد گوهرشاد این گونه ذكر شده است: «حادثۀ تیراندازی در مسجد گوهرشاد مشهد مقدس و به شهادت رسیدن تظاهركنندگانی كه علیه كشف حجاب رضاخانی طغیان كرده بودند در دوران تصدی جم بر وزارت داخله كشور روی داد. در 19 تیرماه 1314 به مناسبت اعمال فشار مأموران دولتی برای كشف حجاب و اقدام آنها دركشیدن چادر از سر زنان، تظاهرات وسیعی در مشهد صورت گرفت كه كانون اصلی آن در مسجد گوهرشاد و گردانندۀ تظاهرات روحانی جوانی به نام بهلول بود. از شعارهای صورت گرفته می‌توان به «مرگ بر شاه، مرده باد پادشاه، زنده باد اسلام، لعنت بر بهائی و لعنت بر دشمن علما» اشاره كرد كه در تمام محوطۀ مسجد و صحن‌ها بلند بود. فتح الله پاكروان استاندار خراسان دستور تیراندازی به مردم را صادر كرد و گروهی از مردم كشته و زخمی شدند. در صورتجلسۀ 5 مهرماه 1329 مجلس شورای ملی، تعداد كشته شدگان 26 نفر ضبط شده است. فرمانده گروهان نظامی كه به تظاهر كنندگان تیراندازی و گروهی از آنها را مقتول و مجروح كرد، ایرج مطبوعی بود.

چالش سنت و تجدد آمرانه

با هر دیدگاه تاریخی كه بنگریم، ماجرای درگیری و كشتار مسجد گوهرشاد در اوایل تابستان 1314 شمسی را باید یك نقطه عطف تاریخی و مهم‌ترین رویارویی مستقیم جامعه مذهبی و سنتی ایران با حكومت رضا شاه پهلوی دانست.

ماجرای گوهرشاد  که در اعتراض به اجباری شدن استفاده از کلاه فرنگی رخ داد، نقطه عطفی و خط پایانی بر داستان تعامل دین و دولت در ایران عصر رضا شاه بود. اگر در یك دوره ابتدایی هماهنگی و همیاری‌هایی بین دولت و جامعه سنتی وجود داشت، در فاصله بین 1307 تا 1314 كشمكش و چالش سنت و تجدد آمرانه به شدت در جریان بود. ماجرای گوهرشاد و به تبع آن داستان كشف حجاب نقطه پایانی بر این چالش بود. پس از كشف حجاب در یك دوره كمتر از شش سال، جامعه سنتی و دینی ایران مغلوب و منزوی شد. با این همه، انجام سیاست‌های جدید فرهنگی و مدنی از طریق اعمال خشونت و بدون توجه به مطالبات، ضرورت‌ها و نیازهای اجتماعی، اگرچه در كوتاه مدت به ضعف و انزوای جامعه مذهبی ایران منجر شد، ولی در دراز مدت به رشد و تقویت نیروهای مذهبی و خروج اجباری رضا شاه از صحنه قدرت در ایران انجامید.

 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: رضا شاه منورالفکرها کلاه پهلوی کلاه فرنگی مسجد گوهرشاد مسجد گوهرشاد کلاه پهلوی اجباری شد کشف حجاب رضا شاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۲۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از وضعیت اورژانسی تا مهاجرت‌های اجباری

فرارو- رئیس سازمان نظام پرستاری تقاضای جذب ۱۵ هزار پرستار را مطرح کرده و گفته است که ما با کمبود نیروی پرستاری در برخی از نقاط کشور به ویژه مناطق کم برخوردار مواجه هستیم. بر اساس آمار‌هایی که مقام‌های ارشد وزارت بهداشت مطرح می‌کنند، تعداد مراکز آموزش پرستاری، از ۳۰ مرکز قبل از انقلاب به ۲۱۰ مرکز در ۶۷ دانشگاه و دانشکده پزشکی رسیده است. در سال‌های قبل از انقلاب سالانه کمتر از ۱۰۰۰ نفر پذیرش پرستاری داشتیم که این رقم در سال ۱۴۰۲ فقط در کارشناسی پرستاری به ۱۰۵۰۰ نفر رسیده است و در تحصیلات تکمیلی شامل ۱۳ رشته کارشناسی ارشد ۱۰۰۰ نفر و در دکترای تخصصی ۱۱۵ نفر آموزش دیدند.

به گزارش فرارو، با وجود رشد ایران در حوزه آموزش نیرو‌های متخصص و کادر درمان حرفه‌ای و حتی با در نظر گرفتن نرخ رشد جمعیت، پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا همچنان با کمبود پرستار رو به رو هستیم؟

ایستگاه پرستاری: بخش اورژانس

شاید اورژانسی‌ترین وضعیت پرستاری در کشور، دوران کرونا و شیفت‌های کاری سنگین، در کنار ضریب بالای خطر ابتلا و حتی مرگ پرستاران در نظر گرفته شود، اما با توجه به آمار کنونی کمبود پرستار در کشور، بیراه نیست اگر وضعیت فعلی را نیز اورژانسی در نظر بگیریم. عباس عباس‌زاده، مدیرکل توانمندسازی و بهبود سرمایه‌های انسانی معاونت پرستاری وزارت بهداشت گفته است: «به ازای هر ۴ نفر یا ۳ نفر پرستار باید یک کمک پرستار در بخش داشته باشیم. با توجه به جمعیت ۲۳۰ هزار نفری پرستاران بنابراین ۴۷ هزار تا ۵۷ هزار نفر پرستار نیاز داریم. اما الان در حالت خوشبینانه ۳۰ هزار نفر کمک‌پرستار کم داریم که نتیجه مستقیم آن فرسودگی شغلی پرستاران و کاهش کیفیت خدمات است.»

همچنین محمد تقی جهان پور، رئیس کل سازمان نظام پرستاری گفت: «امروز حجم کار همکاران پرستار در بیمارستان‌های دولتی و غیردولتی و بیمارستان‌های نیرو‌های مسلح بالاست که باید تلاش کنیم حداقل سالانه ۱۵ هزار نفر کادر پرستاری، اتاق عمل وهوشبری را داشته باشیم.»

بر اساس آمار‌های وزارت بهداشت، هم اکنون، بالغ بر ۶۰۰ هزار نفر به عنوان کادر درمان در نظام سلامت در حال فعالیت هستند و ۳۰ درصد این جمعیت را جامعه پرستاری تشکیل می‌دهد. اما با وجود این که شغل پرستاری به دلیل مواجهه با مخاطرات مختلف در ردیف مشاغل سخت و زیان آور قرار دارد در عمل، پرستاران هیچ بهره‌ای از این رده‌بندی نمی‌برند.

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی اخیرا و در جریان بررسی جداول بودجه ۱۴۰۳ عنوان کرده: «دوستان دولت و کمیسیون تلفیق پیشنهاد دادند که از ردیف جدول هفت مربوط به وزارت بهداشت و درمان، ۱۰ هزار میلیارد تومان از اعتبارات این وزارتخانه برای فوق‌العاده خاص پرستاران اختصاص داده شود که مورد موافقت قرار گرفت.»، اما زخم پرستاران در حوزه بودجه و اعتبارات بسیار کهنه است و مشخص نیست بودجه مشخص شده محقق خواهد شد یا خیر و آیا در صورت تحقق، جامعه پرستاری را راضی خواهد کرد؟

در حال حاضر برخی از بیمارستان‌ها به دلیل کمبود پرستار، شیفت‌های اضافه‌کاری را به پرستاران تحمیل کرده‌اند و این درحالی است که طبق قانون، اضافه‌کار باید با توافق طرفین باشد و اجبار به انجامِ کارِ اضافی خلافِ قانون است. در دو سال گذشته ۱۶ هزار تخت جدید در بیمارستان‌های کشور ایجاد شده که نیاز به کادر جدید دارد و با وجود آنکه تقریبا سالی حدود ۵۰۰۰ نفر به شکل طبیعی بازنشسته داریم، اما بر اساس اعلام دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، فقط در ۹‌ماهه اول امسال، ۲۱۶ پرستار، ترک خدمت به علت سختی کار و عدم تناسب بین حجم کار و میزان دریافتی داشته‌اند و وقتی یک پرستار از یک بخش خارج می‌شود ۲۰۰ ساعت اضافه‌کار او برعهده بقیه همکاران است.

ایستگاه پرستاری: بخش تاب آوری

بهمن ۱۴۰۲ بود که عباس عبادی، معاون پرستاری وزارت بهداشت با تاکید بر اهمیت تربیت و همچنین نگهداشت نیروی انسانی پرستاری، از اقدامات در دست انجام برای تدوین بسته «ماندگاری پرستاری» خبر داد و گفت: «در این بسته همزمان بر معیشت و کرامت پرستاران تمرکز شده و پیشنهاداتی از جمله درباره فرمول محاسبه اضافه‌کار پرستاران مطرح شده است.» از آن تاریخ تا کنون، اما تحول گسترده یا رخ نداده است و شاید به همین دلیل باشد که اغلب پرستاران از بدعهدی‌ها در حوزه مطالباتشان دل پری دارند.

در آخرین ماه سال ۱۴۰۲ بود که تجمعات اعتراضی پرستاران در شهر‌های مختلفی از جمله تهران و شیراز برگزار شد. اغلب پرستاران بابت پرداخت نشدن تعرفه‌های مصوب در قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری و سایر مشکلاتی که قرار بود با اجرای قانون برطرف شود، معترض بودند. در برخی نقاط کشور، معترضان از ساعت ۸ تا ۱۰ صبح دست از کار کشیده بودند و خواستار پاسخگویی مسئولان بیمارستان نسبت به اضافه‌کار اجباری و همچنین خلف وعده دولت بابت پرداخت کارانه متناسب و وظایف موضوع قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری شده بودند. تا پایان سال ۱۴۰۲، دولت به وعده‌های خود در قبال جامعه پرستاری عمل نکرد. تقاضای جامعه پرستاری اجرای صحیح قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری و جبران کمبود پرستار بود که با پایان سال همچنان معوق ماند.

تاب آوری در برابر فشار شیفت‌های پرتعداد، حقوق کم، استرس شغلی و بسیاری از موارد دیگر کار ساده‌ای نیست و شاید به همین دلیل باشد که در مواردی شاهد ترک شغل دسته جمعی پرستاران هستیم. روشی نسبتا جدید و نوظهور در سیستم درمانی کشور که باعث واکنش شورای عالی نظام پرستاری نیز شده است. وحید زمان‌زاده، رییس شورای عالی نظام پرستاری، با انتقاد از عدم توجه به مشکلات جامعه پرستاری، گفت: «شاهدیم که پرستاران به صورت دسته جمعی از مراکز درمانی استعفا می‌دهند. در صورت خلا مراکز درمانی از نیرو‌های پرستاری، لطمه بزرگی بر پیکره سلامت کشور وارد خواهد شد.»

این همان اقدامی است که طی روز‌های گذشته در چندین بیمارستان کشور دیده شد و گروهی از پرستاران بیمارستان‌های شهدای تجریش تهران، بیمارستان طالقانی چالوس، بیمارستان طالقانی آبادان و پرستاران چندین مرکز درمانی یزد، با استعفای دسته‌جمعی‌شان در ماه‌های گذشته، خبرساز شده‌اند. آن‌ها در اعتراض به وخیم شدن شرایط‌شان تصمیم به ترک کار گرفتند.

بر اساس داده‌های سازمان جهانی بهداشت، هر سال پرستارانی در سراسر جهان به دلایل گوناگون اقدام به ترک شغل می‌کنند، اما تاب آوری پرستاران در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی بدون توجه به نیاز‌های اولیه و خواست‌های قانونی آنان امری دشوار به نظر می‌رسد.

ایستگاه پرستاری: جمع آوری اطلاعات و ارجاع به سایر بخش‌ها

فارغ از واکنش‌هایی مثل استعفای دسته جمعی یا تلاش برای تاب آوری ایستگاه سوم و نهایی پرستاران، ترک شغل به علت مهاجرت است. بسیاری از کشور‌های در حال توسعه منطقه به دنبال جذب پزشکان و پرستاران ایرانی هستند. کشور‌هایی که یا حقوق دلاری می‌دهند یا ارزش پول قابل قبولی دارند و به لحاظ سود مالی، برای پرستاران انگیزه استخدام ایجاد می‌کنند. شاید به همین دلیل باشد که در بررسی‌های فرارو در وبسایت‌های مشاوره مهاجرت و تماس‌های خبرنگار فرارو با صفحات مجازی وکلای امور مهاجرت، بسیاری از آن‌ها به محض شنیدن این که فرد مایل به مهاجرت پرستار و از کادر درمان است، وعده مهاجرت آسان‌تر را دادند.

در جریان بررسی‌های فرارو مشخص شد اغلب وکلا و مشاوران مهاجرت معتقدند در اتحادیه اروپا کشور آلمان برای پرستاران حرفه‌ای و با تجربه، می‌تواند گزینه‌ای مناسب باشد هر چند که دانمارک، کانادا، سوئد، عمان، انگلستان و امارات نیز برای جذب پرستاران از شرایط خوبی برخوردارند.

برخی از مشاوران امور مهاجرت توصیه می‌کردند که بهتر است کادر درمان ابتدا کار پیدا کرده و سپس مهاجرت کنند، چون اگر کادر درمان جویای کار، یک پیشنهاد شغلی در اروپا و آمریکا دریافت کند، کار بسیار ساده تری در پیش خواهد داشت، اما می‌توان با ویزای کاریابی نیز مهاجرت کرد. بر اساس اطلاعاتی که از خلال گفتگوی فرارو با مشاوران امور مهاجرتی به دست آمد، به نظر می‌رسد این روز‌ها بازار مهاجرت پرستاران به کشور‌های همسایه نیز داغ شده و افرادی که از تمکن مالی کافی برخوردار نیستند یا تمایلی ندارند از ایران دور شوند به کشور‌های حاشیه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند.

اواخر دهه نود بود که برخی مسئولان کشور نگرانی‌هایی را در خصوص مهاجرت گسترده پرستاران مطرح کردند و گفتند اگر با همین وضعیت پیش برویم شاید کارمان به واردات پرستار بکشد. مریم حضرتی، معاون پرستاری وزارت بهداشت، در سال ۱۳۹۸ ضمن اشاره به این وضعیت گفته بود: «چنانچه پرستاران اتباع بیگانه در استان‌های مرزی تقاضای کار کند ما مجوزهایش را صادر خواهیم کرد». البته این سخنان حضرتی، با واکنش افکار عمومی روبرو شد، ولی با توجه به کاهش آمار پرستاران کشور و ترک شغل یا مهاجرت آنان، مشخص نیست که آیا واقعا نیازی به واردات پرستار نخواهیم داشت؟

دیگر خبرها

  • از وضعیت اورژانسی تا مهاجرت‌های اجباری
  • نکونام: سر ما کلاه گذاشتند/ قهرمان لیگ برتر هفته آخر مشخص می شود
  • نکونام: سر کسانی باید پایین باشد که مردم آنها را می‌شناسند/ سقف را رعایت کردیم و گریه مان درآمد، سرمان کلاه رفت
  • مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • داداش کلاه یادت نره 
  • فلسفه نامگذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • وعده صادق ضربه مهلکی به غرب‌گراهای داخلی بود!
  • پس لرزه اظهارات جنجالی مهدی نصیری درباره رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده